سفر به رامشیر – ۳
- ولک محمد! این چی بود؟ زهره ام ترکید! با خنده گفت:« این به افتخار جنابعالی است که نزول اجلال فرمودید..» - بی شوخی.. چی بود ؟....کی بود؟ - متاسفانه چند سالیه که عادی شده و کسی هم جلودارشون نیست. هر دو سه شب میبینی یه جایی تیراندازی میشه. - خب چرا؟ ...دلیلش؟