وضعیت فعلی شهر و شهرستان رامشیر حالت عجیب و غریبی دارد.

سمت راست ما، اغلبِ خانه‌ها تازه ساخت و فاقد امکانات بودند. سمت چپ هم ، زمین خاکی فوتبال بود که حالا به دریاچه تبدیل شده و چند پرنده وسطش آب تنی می‌کردند. در کنار آن ، ساختمان نیمه کاره‌ای هم بود که محمد می‌گفت استخر است و گفته‌اند که به زودی تکمیل می شود!

ازدحام رفته رفته بیشتر می شد. با صدای گریه و ناله زنی به عقب برگشتیم. پیرزنی آرام و نفس زنان پیش می‌آمد. با بی‌قراری تمام مشت بر سینه می کوبید و به شکل سوزناکی جمله‌ای را تکرار می کرد: - یمه اعیونی.... یمه اعیونی

حالا پس از واکنش رسانه‌ای و مردمی به این مسئله، شهرداری رامشیر ناچارا باید به یکی از این سناریوها تن در دهد: اول اینکه ثابت کند قیمت پرداخت شده همان بهای واقعی ماشین‌آلات بوده است. مسئله‌ای که با توجه به ارائه چندین فاکتور از سوی شرکت‌های مختلف

- ولک محمد! این چی بود؟ زهره ام ترکید! با خنده گفت:« این به افتخار جنابعالی است که نزول اجلال فرمودید..» - بی شوخی.. چی بود ؟....کی بود؟ - متاسفانه چند سالیه که عادی شده و کسی هم جلودارشون نیست. هر دو سه شب می‌بینی یه جایی تیراندازی میشه. - خب چرا؟ ...دلیلش؟

دولت حسن روحانی در خوزستان شش اقدام عمده انجام داد که هر کدام به تنهایی در شرایط تحریمی شاهکار محسوب می شدند: ۱. اجرای فاز اول طرح یکپارچه سازی ، تسطیح و تامین اب سیصدهزار هکتار از اراضی جلگه ی خوزستان ۲. تصویب مصوبه طلایی ۲۳ هزار میلیارد تومانی برای طرح های حوزه اب و

دقت کردم دیدم محمد است. با عجله پیاده شد و با آن لبخند همیشگی‌اش طرفم آمد. روبوسی کردیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم. - من که آخرش نفهمیدم چرا بعد از روبوسی کتف ها را به هم می‌زنید؟ - مشکلی نیست... این هم روی نفهمی‌های دیگه‌ات !

چشم گرداندم. حدود ۱۰۰ متر آن‌ طرف‌تر یک گنبد طلایی با دو گلدسته سبز رنگ دیدم. یادم آمد دیروز که در اینترنت سرچ می کردم تا اطلاعاتی در مورد رامشیر به دست بیاورم، امامزاده «سید علوان» نیز علاوه بر «مضیف میرعبدالله»، «امامزاده سیدهاشم» و «باغ مستوفی» از جاذبه های گردشگری شهر معرفی شده بود.

خوب که بنگریم می بینیم عشقِ بی نهایت برای “معلّمی کردن و معّلم بودن” در وجود همه معلمان این دیار جاری است. عشقی آبی و آسمانی که در کالبد حیات ِسرزمین پرافتخارمان جان می دَمد و به روح فرزندانِ این مرز و بومِ پُر گُهــر بالندگی، عزت، سربلندی، فرهیختگی، دانایی، آزادگی، استقلال و روشنی می

در این چند ماه گذشته شاید تنها نقطه نظر مشترک بین شهروندان و تمامی اعضای شورا، نابسامانی اوضاع شهری است. اختصاص بودجه کلان بی سابقه و نیز کشمکش استیضاح شهردار پیشین آستانه تحمل مردم را در برابر کمبودها و نبود اولیه‌ترین خدمات شهری در برخی نقاط شهر بسیار پایین آورده است. در این سوی ماجرا