تاریخ انتشار : یکشنبه 1 مرداد 1402 - 18:54
کد خبر : 1522

خاطره ای که زهیر نقل کرد!

خاطره ای که زهیر نقل کرد!

زهیربن قین بجلی به توصیۀ همسرش – دیلم یا دَلْهم دختر عَمرو – به محضر امام حسین علیه السلام شرفیاب شد. این دیدار بسیار مبارک بود و مسیر زندگانى زهیر را تغییر داد. او پس از این ملاقات، شادمان نزد خانواده و دوستانش بازگشت و فرمان داد تا خیمه و بار و بُنه او را

زهیربن قین بجلی به توصیۀ همسرش – دیلم یا دَلْهم دختر عَمرو – به محضر امام حسین علیه السلام شرفیاب شد. این دیدار بسیار مبارک بود و مسیر زندگانى زهیر را تغییر داد. او پس از این ملاقات، شادمان نزد خانواده و دوستانش بازگشت و فرمان داد تا خیمه و بار و بُنه او را به کنار خیمۀ امام علیه السلام منتقل کنند

آن‌گاه خطاب به همراهانش گفت: «هر که دوستدار شهادت است، همراه من بیاید، وگرنه برود و این آخرین دیدار من با شماست. اما خاطره‌اى براى شما بیان کنم: زمانى که به جنگ بَلَنْجَر رفته بودیم، به پیروزى و غنایم فراوانى دست یافتیم و بسیار خوشحال شدیم. سلمان فارسى که همراه ما بود گفت: «آن‌گاه که سیّد جوانان آل محمّد را درک کردید، از پیکار و کشته شدن در کنار او بیش از دستیابى به این غنایم شادمان باشید».
📚پژوهشی پیرامون شهدای کربلا
📝جمعی از نویسندگان،ص۱۶۸

همچنین بخوانید:  ریشه مثل هیزم تر فروختن به کسی

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

یک اصطلاح رامشیری  

 به همت احمدی مهر

 
logo-samandehi